این شب ها سیاه اند، درست مثل چشمانت !

آچمَـــــــز

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام +همه هست و هیچ نیست جز او .. tan-dis = تندیس : هست نشان دادن ِ آنچه را که نیست گویند ..

این شب ها سیاه اند، درست مثل چشمانت !

این شب ها جلسات توجیهی مهمی با حافظ و سهراب و

مولانا و فروغ و حسین پناهی عزیزم برگزار کردیم !

نتیجه جلسات پر بود از اشک و نور !

این شب ها آهسته اند! آرام اند ، سنگین اند !

این شب ها خیلی غلیظ و با غیرت شب اند !!

این شب ها تو را می بخشم !

اما حسودم! نمی توانم بی تو بودن را تحمل کنم !

پس ات می گیرم ! به جایش تکه ای از روحم را می دهم ..

-این شب ها دلم ، چشمم ، روحم ، شانه هایم ، دستانم ، زانوانم، اشتهایم

و خودم! تمنای بودن تو را داریم لعنتی!

این شب ها ی ِ مهلا تمامی ندارند کِــــــش می آیند ..



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در برچسب:, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |